JaneGarden
  1. خانه
  2. خاک و کودها
  3. کدام کودهای سبز بهترند. بررسی بهترین گیاهان گندمیان و صلیبیان

کدام کودهای سبز بهترند. بررسی بهترین گیاهان گندمیان و صلیبیان

در قاره‌ها و مناطق آب و هوایی مختلف، پاسخ به این که کدام کودهای سبز بهتر هستند متفاوت است؛ اما کودهای سبزی وجود دارند که در همه جا به خوبی عمل می‌کنند. به طور کلی، کودهای سبز به دو دسته حبوبات و غیرحبوبات تقسیم می‌شوند. هر گروه وظایف خاص خود را دارد، ویژگی‌هایی منحصر به فرد و همچنین برخی نقص‌ها نیز در آن وجود دارد.

چمن سالانه چمن سالانه

در این مقاله، بهترین کودهای سبز گندمیان و صلیبیان را مرور می‌کنیم. در مقاله بعدی به بهترین کودهای سبز حبوبات خواهم پرداخت. منابع اطلاعاتی را می‌توانید در انتهای مقاله بیابید.

عملکرد و وظایف کودهای سبز

وظایف و عملکرد کودهای سبز

برخی از پارامترهای ذکر شده در جدول به فصل بستگی دارند. واحدهای اندازه‌گیری به صورت اصلی باقی مانده‌اند (زمان برای تبدیل آنها وجود نداشت). محتوی نیتروژن در توده زیستی غیرحبوباتی‌ها ارزیابی نشده است، به همین دلیل ستون مربوطه خالی است. تجزیه و تحلیل این نمودار اینجا به تفصیل آمده است.

کودهای سبز غیرحبوباتی سنتی شامل موارد زیر هستند:

  • گندمیان زراعی یک‌ساله پاییزه و بهاره (چاودار، جو دوسر، جو، گندم سیاه به‌عنوان غله غیرواقعی).
  • گیاهان علوفه‌ای یک‌ساله و چندساله (چمن رای‌گرس، سورگوم، علف سودانی و هیبریدهای آنها).
  • خانواده صلیبیان-کلمی (خردل، فیسالیس، ترب روغنی، کلزا، شلغم، کلم چینی، ترب دایکون، روکولا).

وظایف اصلی کودهای سبز غیرحبوباتی:

  • جبران بخشی از برداشت نیتروژن و مواد معدنی توسط محصول قبلی.
  • جلوگیری از فرسایش آبی و بادی.
  • انباشت هوموس و ترمیم باروری خاک.
  • سرکوب علف‌های هرز.
  • تهیه مالچ زنده.

کودهای سبز گندمیان

کشت گیاهان گندمی یک‌ساله به عنوان کود سبز در بسیاری از مناطق آب و هوایی و سیستم‌های کشاورزی به صورت پاییزه و بهاره موفقیت‌آمیز بوده است. کاشت آنها از اواخر مرداد تا پاییز (بسته به شرایط آب و هوایی) انجام می‌شود. گندمیان پاییزه تا پیش از شروع یخبندان ریشه خوبی ایجاد کرده و در نخستین روزهای بهاری، پیش از آن که علف‌های هرز رشد کنند، رشد مجدد خود را آغاز می‌کنند.

توده زیستی گندمیان و گیاهان علفی دیگر حاوی کربن بیشتری نسبت به حبوبات است. به دلیل بالاتر بودن درصد کربن، این گیاهان به کندی تجزیه می‌شوند که این امر منجر به تجمع مؤثرتر هوموس در مقایسه با کودهای سبز حبوباتی می‌شود. با رسیدگی بیشتر این گیاهان، نسبت کربن به نیتروژن افزایش پیدا می‌کند. کربن، ماده‌ای است که فرآیند تجزیه آن برای باکتری‌های خاک سخت‌تر و طولانی‌تر است، بنابراین مواد مغذی موجود در بقایای این گیاهان برای محصول بعدی کاملاً در دسترس نخواهد بود. از سوی دیگر، تغذیه طولانی‌مدت نیز مزایای خاص خود را دارد.

بهترین کودهای سبز گندمیان: جو، جو دوسر، رای‌گرس، چاودار، گندم سیاه.

ویژگی‌های گیاهان گندمیان و صلیبیان

توضیح جدول: ر.ب. - اوایل بهار، پ.ل. - اواخر تابستان، ر.پ. - اوایل پاییز، پ. - پاییز، ز. - زمستان، ب. - بهار، ر.ت. - اوایل تابستان. س.س. - سرماپذیر، گ.د. - گرماپذیر، س.د. - سرمای‌دوست. پ - رشد عمودی. استقامت: دایره خالی - ضعیف، دایره سیاه - استقامت عالی.

جو به عنوان کود سبز

نوع: پاییزه و بهاره. وظایف: جلوگیری از فرسایش، سرکوب علف‌های هرز، حذف نیتروژن اضافی، ترمیم هوموس. ترکیبات: حبوبات یک‌ساله، رای‌گرس، غلات دانه‌ریز.

![جو “دم روباه”](jachmen.jpg “جو “دم روباه””)

جو یک کود سبز ارزان و کشت آسان است. این گیاه از فرسایش خاک جلوگیری کرده و علف‌های هرز را در مناطق نیمه‌خشک و خاک‌های سبک سرکوب می‌کند. می‌توان برای چرخش محصولات به کار برد تا از خاک و محصول در برابر سوختگی محافظت کند. خاک‌های شور را پاک‌سازی می‌کند. جو انتخابی مناسب برای بازسازی مناطق مستعد فرسایش و تهویه خاک است. این گیاه مناطق خشک و معتدل را ترجیح می‌دهد.

جو در مناطقی که هیچ غله دیگری نمی‌تواند توده مناسبی تشکیل دهد، رشد می‌کند و ارزش خوراکی و تغذیه‌ای بیشتری از جو دوسر و گندم دارد. جو دارای دوره رشد کوتاهی است و مزایای هر دو گروه گیاهان علوفه‌ای و کود سبز را در خود دارد. این گیاه نسبت به علوفه‌ها نیتروژن بیشتری انباشته می‌کند. همچنین مواد آللوپاتیکی دارد که برای سرکوب علف‌های هرز مؤثر است. تعدادی مطالعات نشان داده‌اند که جو به طور قابل توجهی میزان شته‌ها، نماتدها و سایر آفات را کاهش می‌دهد و حشرات مفید شکارچی را به خود جذب می‌کند. کشت: در خاک‌های باتلاقی عملکرد ضعیفی دارد اما به‌خوبی خشکسالی را تحمل می‌کند. بهترین رشد را در خاک‌های رسی یا رسی سبک دارد و در خاک‌های روشن، خشک و قلیایی کارکرد بسیار خوبی دارد. انواع مختلف جو وجود دارد که برای مناطق آب‌وهوایی خاص خود سازگار شده‌اند. کشت را می‌توان در زمستان (تا ماه نوامبر) یا بهار انجام داد. عمق کاشت بین ۳ تا ۶ سانتی‌متر و در خاک مرطوب است. ترکیب آن با حبوبات (به‌عنوان تکیه‌گاه برای آنها) و گیاهان علفی عملکرد خوبی دارد. یک ترکیب آزمایش‌شده شامل جو دوسر / جو / نخود است (کشاورز ارگانیک جک لیزور، وستفیلد، ورمونت). خردل سفید در ترکیب با جو رشد نمی‌کند زیرا جو خاصیت آللوپاتی قوی‌ای برای گیاهان خانواده شب‌بویان دارد.

شخم‌زنی: مانند هر گونه کشت پوششی غلات، جو بهتر است قبل از ورود به مرحله ساقه‌دهی کوتاه شده و بلافاصله به خاک شخم زده شود.

کشت پوششی چاودار چندساله

نوع: گیاهان علفی چندساله و یک‌ساله از خانواده غلات
اهداف: جلوگیری از فرسایش، زهکشی و بهبود ساختار خاک، انباشت هوموس، کنترل علف‌های هرز، و انباشت مواد مغذی.
ترکیب‌ها: با حبوبات و سایر علف‌ها.

این علف سریع‌الرشد تقریباً در هر جایی که رطوبت کافی وجود داشته باشد، رشد می‌کند. نیتروژن اضافی انباشته می‌کند، از خاک در برابر فرسایش و علف‌های هرز محافظت کرده و اثربخشی آبیاری را افزایش می‌دهد. چاودار انتخاب مناسبی برای ایجاد لایه‌ای شل و حاصلخیز در خاک است. دارای یک سیستم ریشه‌ای وسیع و نازک است که به‌سرعت در مناطق سنگلاخی و یا خاک‌های بسیار مرطوب ریشه می‌دواند. رشد سریع آن باعث عقب‌ماندن و سرکوب علف‌های هرز می‌شود. چاودار را می‌توان کوتاه کرد و به‌عنوان مالچ در سایر قسمت‌های باغ استفاده کرد. در شرایط عدم پوشش برفی محافظتی نیز به‌خوبی زمستان‌گذرانی می‌کند. چاودار از شسته‌شدن نیتروژن در زمستان جلوگیری می‌کند. بندرت آفات را به خود جذب می‌کند، اما ممکن است به زنگ ساقه و نوع خاصی از نماتدها (Paratylenchus projectus) دچار شود.

کشت‌کردن: چاودار خاک‌های رسی یا شنی حاصلخیز و خوب زهکشی‌شده را ترجیح می‌دهد اما در خاک‌های سنگلاخی و فقر به‌خوبی رشد می‌کند. رطوبت زیاد و خاک رسی را تحمل می‌کند. کشت در خاک نرم‌شده بهترین نتیجه را می‌دهد، و آبیاری اولیه باعث قرارگیری سطحی و جوانه‌زنی مناسب بذرها می‌شود. کشت باید ۴۰ روز قبل از اولین یخ‌بندان پایدار انجام گیرد. چاودار را می‌توان در کنار گیاهان خانواده بادنجانیان کاشت، زمانی که آنها شروع به گل‌دهی کنند. در بهار کاشت آن معمولاً پس از برداشت اولین محصول زودرس انجام می‌شود و به ۶ تا ۸ هفته زمان برای رشد نیاز دارد. خشکسالی شدید و دماهای طولانی‌مدت نامساعد نیز در خاک‌های فقیر به‌خوبی تحمل نمی‌کند.

شخم‌زنی: چاودار را در حین گل‌دهی به خاک شخم می‌زنند. چمن‌زنی این گیاه را از بین نمی‌برد. پس از کاشت چاودار تا ۲-۳ هفته نباید محصولات دیگری کاشت، تا زمانی که بقایای آن کاملاً پوسیده و نیتروژن آزاد شود.

جو دوسر به‌عنوان کود سبز

نوع: غله یک‌ساله.
اهداف: کنترل علف‌های هرز، جلوگیری از فرسایش، انباشت هوموس.
ترکیب‌ها: شبدر، نخود، ویکا و دیگر حبوبات و غلات.

جو دوسر

کود سبز ارزان و مؤثر. جو دوسر به‌سرعت توده زیستی تولید کرده و بهره‌وری حبوبات را در کشت‌های مخلوط افزایش می‌دهد. این گیاه به‌طور ملایم سطح خاک را مالچ‌پوش کرده و از آن در برابر فرسایش بادی و آبی محافظت می‌کند. جو دوسر زمستانه نیتروژن را پس از شخم‌زنی حبوبات در پاییز تثبیت کرده و به آنها کمک می‌کند زمستان را پشت سر بگذارند. آفات را جذب نمی‌کند، اما خاصیت آللوپاتی به علف‌های هرز و برخی محصولات نشان می‌دهد، بنابراین باید ۲-۳ هفته بین شخم‌زنی آن و کاشت محصولات میوه‌ای فاصله باشد.

کشت‌کردن: کاشت جو دوسر در پاییز در اواخر آگوست تا اوایل سپتامبر یا ۴۰-۶۰ روز پیش از اولین یخ‌بندان انجام می‌شود، اما این گیاه کمترین مقاومت در برابر سرما را در میان غلات دارد. برای جوانه‌زنی مؤثر، رطوبت کافی و دمای خنک لازم است، به همین دلیل کشت آن در اوایل بهار محبوب‌تر از کشت پاییزه است. در طول رشد، می‌توان جو دوسر را کوتاه کرد.

شخم‌زنی: جو دوسر باید قبل از ظهور خوشه به خاک شخم زده شود و ریشه آن در ۵-۷ سانتی‌متری قطع شود. این گیاه سریع‌تر از چاودار پوسیده و تجزیه می‌شود، اما به دلیل خاصیت آللوپاتی آن به کاهو و نخود، باید دو هفته پس از شخم‌زنی بین کاشت محصول جدید فاصله باشد. این غله در مقایسه با چاودار آسان‌تر شخم زده شده و سریع‌تر تجزیه می‌شود.

چند نکته مقایسه‌ای: جو دوسر مقدار زیادی پتاسیم را ذخیره کرده و با این کار خاک را از آن تخلیه می‌کند، بنابراین شخم‌زنی باید در همان جا انجام شود تا کمبودها جبران شود. در کنترل علف هرز، آفات و تثبیت نیتروژن، نسبت به گیاهان خانواده شب‌بویان ضعیف‌تر است. چاودار بهتر از جو دوسر عمل می‌کند اما کاشت و شخم آن دشوارتر است. به‌عنوان یک گیاه مکمل برای حبوبات، جو دوسر بهترین است.

چاودار

نوع: غله زمستانه و بهاره.
اهداف: کنترل علف‌های هرز، تثبیت ساختار خاک، انباشت مواد آلی، و مبارزه با آفات.
ترکیب‌ها: با حبوبات و علف‌ها.

چاودار

چاودار مقاوم‌ترین غلات است. گیاهی با سیستم ریشه‌ای قوی که از شستشوی نیترات‌ها جلوگیری می‌کند. این غله ارزان، در خاک‌های غیرحاصلخیز، اسیدی و شنی عملکردی بهتر از سایر غلات دارد. چاودار غلظت پتاسیم را در لایه سطحی خاک افزایش داده و آن را از لایه‌های عمیق‌تر به بالا می‌آورد (Eckert, D. J. 1991…). همچنین وظیفه نگه‌داری برف را انجام داده و زهکشی خاک را بهبود می‌بخشد، و در باغ‌هایی با شیب از فرسایش بادی و آبی جلوگیری می‌کند. منبع غنی ماده آلی و کاه است و علف‌های هرز را به شدت کاهش می‌دهد (کاهش تراکم کلی علف‌های هرز بین ۷۸%-۹۹%، Teasdale, J. R…). به آفات غلات حساس است اما حشرات مفید را جذب می‌کند. همچنین مانند جو دوسر برای خاک‌های باتلاقی مناسب است. کشت: نباید چاودار را عمیق‌تر از ۵ سانتی‌متر کاشت. کاشت از اواخر اوت تا اکتبر آغاز می‌شود. کاشت بهاره کمتر معمول است، زیرا مرحله اولیه ریشه‌دهی و رشد نیاز به مقدار زیادی آب دارد. اگر خاک باتلاقی باشد، چاودار بهترین انتخاب است. نیتریفیکاسیون نیتروژن از بقایای چاودار و همچنین تجزیه بیومس آن بسیار آهسته انجام می‌شود. جو و یولاف در مناطق گرم بهتر از چاودار رشد می‌کنند.

مدیریت خاک: چاودار را باید زمانی که به ارتفاع ۳۰ سانتی‌متر رشد کرده است، از ریشه برش داد. در مزارع، چاودار را می‌توان با ماشین‌آلات در مرحله‌ای که به ارتفاع ۵۰ سانتی‌متر می‌رسد، به خاک برگرداند. با این حال، به دلیل سفت بودن توده سبز و ریشه‌ای آن، اگر اجازه زیاد بزرگ شدن به آن داده شود، مدیریت دستی آن دشوار است. در برخی مناطق، چاودار در فاصله‌های بین ردیف‌ها برای محافظت از محصولات در برابر باد استفاده می‌شود.

گندم سیاه به عنوان سبزکود

نوع: شبه‌غله پهن‌برگ. اهداف: مالچ زنده، سرکوب علف‌های هرز، گیاه شهدزا، بهبود خاک. مخلوط‌ها: سورگوم-سودانگراس.

گندم سیاه سبزکود

گندم سیاه به عنوان سبزکود یک محصول سریع‌الرشد با دوره تجزیه و نیتریفیکاسیون کوتاه است. در ۷۰-۹۰ روز به بلوغ می‌رسد. گرده‌افشان‌ها و شکارچیان مفید را جذب می‌کند و به راحتی مدیریت می‌شود. گندم سیاه بهترین غله از لحاظ ذخیره و نیتریفیکاسیون فسفر است و ترشحات ریشه‌ای ویژه‌ای دارد که مواد معدنی خاک را به شکلی قابل استفاده برای گیاهان تبدیل می‌کند. در شرایط مرطوب و خنک رشد می‌کند و به خشکی و خاک فشرده حساس است. در خاک‌های فقیر و شور و زمین‌هایی که قبلاً جنگل بوده‌اند، به خوبی رشد می‌کند. گندم سیاه یک گیاه مشهور شهدزا و جاذب شکارچیان مفید است.

کشت: گندم سیاه خاک‌های سبک، متوسط، شنی و لومی را ترجیح می‌دهد. در خاک‌های آهکی ضعیف رشد می‌کند. گرمای شدید باعث پژمردگی گیاه می‌شود، اما گندم سیاه پس از خشکی‌های کوتاه‌مدت به سرعت بهبود می‌یابد. بذرهای گندم سیاه در عرض سه تا پنج روز جوانه می‌زنند و پس از برداشت مجدد رشد می‌کند. کشاورزان آمریکایی کشت سه‌گانه گندم سیاه را برای احیای زمین‌های فرسوده یا بایر انجام می‌دهند. گندم سیاه یک ماه پس از کاشت به گل می‌رسد و تا ۱۰ هفته گل می‌دهد.

مدیریت خاک: باید گندم سیاه را در طول ۷-۱۰ روز گل‌دهی به خاک برگرداند تا از تبدیل شدن آن به علف هرز جلوگیری شود. ذکر این نکته نیز لازم است که بذر دادن آن یکنواخت نیست. بیومس گندم سیاه سریع تجزیه می‌شود و می‌توان به سرعت پس از آن محصولات زراعی کاشت. اثر آللوپاتیک در آن مشاهده نشده است. گندم سیاه به عنوان کود سبز در ذخیره فسفر سه برابر جو و ۱۰ برابر چاودار مؤثرتر است (چاودار ضعیف‌ترین غله در ذخیره فسفر است).

نقطه ضعف غلات سبزکود توانایی نسبتاً کم آن‌ها در ذخیره نیتروژن در مقایسه با خَنجریان (حبوبات) است. بسیاری از گونه‌های علف به راحتی به علف‌های هرز مقاوم در برابر گلایفوسیت تبدیل می‌شوند (گونه‌هایی که به طور انتخابی اصلاح شده‌اند تا به این ماده مقاوم باشند). اگر نیاز به کنترل علف‌های هرز مقاوم به رانداپ باشد، کلروسولفورون گزینه دیگری است.

علف سودانی یا سورگوم سودانگراس

نوع: گیاه یک‌ساله اهداف: نرم‌کننده خاک، بهبودکننده خاک، بیوفومیگیانت. مخلوط‌ها: گندم سیاه، خَنجریان‌های رونده.

سورگوم

سورگوم هنگام بازگشت به خاک، مقدار زیادی ماده آلی وارد خاک می‌کند. این گیاه بلند، سریع‌الرشد و گرمادوست به علف‌های هرز غلبه می‌کند، برخی انواع نماتدها را سرکوب می‌سازد و به لایه‌های عمیق خاک نفوذ می‌کند. سورگوم سودانگراس بهترین سبزکود پس از برداشت محصولات خَنجریانی است، زیرا مقدار زیادی نیتروژن مصرف می‌کند. برگ‌های مومی سودانگراس مقاومت خوبی در برابر خشکی دارد.

سورگوم سودانگراس ترکیبی از دو گیاه سورگوم و سودانگراس است. هر یک از این دو گونه به طور مستقل به عنوان سبزکود استفاده می‌شود، اما گونه ترکیبی مزایای بیشتری مانند مقاومت در برابر خشکی و سرما را دارد.

این گونه دارای سیستم ریشه‌ای تهاجمی است که خاک را هوادهی می‌کند. هرس کردن، ریشه سودانگراس را ۵ تا ۸ برابر تقویت و منشعب می‌کند! ضخامت ساقه به ۴ سانتی‌متر می‌رسد و ارتفاع آن تا ۳ متر رشد می‌کند. علف‌های هرز هیچ شانسی در برابر این سبزکود ندارند.

سورگوم دارای ماده آللوپاتیک ویژه‌ای به نام سورگولیون است که از ریشه‌های آن آزاد می‌شود. این ماده یک علف‌کش است که در غلظت و کارایی با علف‌کش‌های مصنوعی رقابت می‌کند. این ترکیب از روز پنجم پس از جوانه‌زنی ترشح می‌شود. سورگوم تأثیر آللوپاتیک قوی بر گیاهانی مانند کاناتنیک، روسیچکا، اجرونیک، شِتینیک، شِیرینا، امبروژیا و دیگران دارد. این اثر همچنین بر محصولات زراعی نیز قوی است، بنابراین باید فاصله زمانی بین بازگشت سودانگراس به خاک و کاشت محصولات رعایت شود.

کاشت سورگوم سودانگراس در محل برداشت محصول راهی عالی برای شکستن چرخه زندگی بسیاری از بیماری‌ها، نماتدها و آفات دیگر است.

علف سودانی

به دلیل بیومس عظیم و سیستم ریشه‌ای زیرخاکی، سورگوم سودانگراس طی یک سال حاصلخیزی خاک‌های فقیر و فشرده را احیا می‌کند. سورگوم سودانگراس بهترین سبزکود برای خشک کردن خاک‌های رسی و مرطوب است که در آن‌ها از ماشین‌آلات سنگین استفاده شده است. این روش در میان کشاورزان ایالت‌های شمال‌شرقی آمریکا که باران‌های مداوم اغلب آن‌ها را وادار به کشت در خاک مرطوب می‌کند، محبوب است.

کشت: سورگوم سودانگراس را باید در خاک گرم و مرطوب با pH خنثی کاشت. دمای مطلوب برای رشد سریع آن ۱۸-۲۰ درجه است. گرمای تابستان را دوست دارد و به خوبی تحمل می‌کند. عمق کاشت بذر تا ۵ سانتی‌متر است و می‌توان آن را به صورت ردیفی یا پراکنده کاشت. میزان بذر کاشت ۲ کیلوگرم در هر صد متر مربع است. نسبت به خاک حساس نیست. کاشت دیرهنگام را می‌توان ۲ ماه قبل از اولین یخبندان انجام داد. کاشت ۷ هفته قبل از یخبندان نیاز به بازگشت به خاک را مرتفع می‌کند و گونه‌های مقاوم به سرما تا یخبندان‌های مداوم به رشد ادامه می‌دهند. بذر حبوب در پایان تابستان یا بهار پس از سورگوم-سوڈنگراس برای ترمیم نیتروژن توصیه می‌شود. این گیاه را می‌توان در بهار و پیش از کاشت گیاهان دیررس کشت کرد تا پوشش گیاهی تجزیه شده و خاک غنی شود. کشاورزان آمریکایی روی مزارع سیب‌زمینی و پیاز هر سه سال یکبار سودان‌گراس را به همراه حبوبات می‌کارند تا خاک را از آفات پاکسازی کرده و ذخایر هوموس را تجدید کنند. افزایش محصول سیب‌زمینی نیز در این روش مشاهده شده است. در کالیفرنیا، این گیاه را در فضای بین ردیف‌های تاکستان‌ها می‌کارند تا از آفتاب‌سوختگی انگورها جلوگیری کنند.

فرآیند پوشاندن خاک: می‌توان برداشت را با فواصل زمانی یک‌ماهه انجام داد. اولین برداشت باید پیش از تشکیل خوشه‌ها انجام شود، زمانی که شاخ‌وبرگ تازه و آبدار است و به‌راحتی در خاک پوشانده می‌شود - معمولاً زمانی که ارتفاع ساقه‌ها به ۸۰ سانتیمتر برسد. در این مرحله، می‌توان گیاه را کاملاً زیر خاک کرد. اگر به سودان‌گراس اجازه داده شود تا کل دوره رشدی خود را طی کند، ساقه‌ها چوبی شده و بسیار سخت پوشانده می‌شوند. در این حالت، اجازه دهید گیاه زمستان گذرانی کند - ریشه‌ها باید حداقل ۸۰٪ تجزیه شوند. اگر گیاه هرس شود، می‌توان توده سبز آن را به‌عنوان مالچ در سایر بسترها استفاده کرد یا به کمپوست تبدیل کرد. برای هرس، نباید گیاه را پایین‌تر از ۱۵ سانتیمتر کوتاه کنید. یک بار هرس در طول فصل برای این گیاه بهینه است.

سودان‌گراس به‌آرامی تجزیه می‌شود، به‌خصوص اگر زیر خاک پوشانده نشود. تأثیر بر نماتودها فقط در صورت پوشاندن توده سبز تازه که به مرحله لوله‌شکل نرسیده باشد، مشاهده می‌شود. برای از بین بردن آفات سیب‌زمینی و نماتودهای سیمی، کلزا تأثیر بهتری نسبت به سورگوم-سوڈنگراس دارد. سورگوم خود آفات مخصوص به خود از جمله شته ذرت دارد.

برخی از گونه‌های هیبریدی برای تغذیه دام مناسب نیستند زیرا اسید سیانیدریک تولید می‌کنند.

گیاهان چلیپایی به‌عنوان کود سبز

گیاهان خانواده چلیپایی تمام نیازهای کودهای سبز را برآورده می‌کنند: سریع رشد می‌کنند، زیست‌توده آبدار و قوی دارند، شبکه‌ای گسترده از ریشه‌های کوچک ایجاد می‌کنند، و علف‌های هرز، قارچ‌ها، کرم‌های سیمی و نماتودها و بیماری‌ها را مهار می‌کنند. برخی چلیپایی‌ها مانند ترب دایکون، ریشه‌ای دارند که به‌شدت قادر به نفوذ به لایه‌های رسی است. اگر این گیاهان برای زمستان در زمین تجزیه شوند، هوموس قابل‌توجهی تولید می‌کنند. خردل برای تثبیت نیتروژن باقی‌مانده پس از برداشت محصول عالی عمل می‌کند، زیرا سریع شاخ‌وبرگ تولید می‌کند. بدون استفاده از کود سبز، این نیتروژن به‌صورت آمونیاک هدر می‌رود، اما خردل آن را همراه با مواد مغذی دیگر به خاک بازمی‌گرداند.

کود سبز خردل مزرعه خردل

مهار آفات احتمالاً به دلیل تخریب گلوکوزینولات (یک سم عصبی که به دلایلی طعم خردل را دوست داریم) و تبدیل آن به تیوسیانات‌ها است. تیوسیانات‌های غیرآلی از نظر علمی به‌عنوان حشره‌کش و ضدعفونی‌کننده بذر مؤثر شناخته شده‌اند ( لینک به مطالعه). اگر خردل همراه با کلزا کاشته شود، اثربخشی بهبود می‌یابد. شواهد متعددی از مشاهدات مثبت توسط کارشناسان خاک آمریکایی مستند شده‌اند؛ ارجاع به مقالات در این کتاب آورده شده است. در مقایسه با محلول‌های آماده، تأثیر کود سبز بر آفات ضعیف‌تر است، بنابراین نباید فقط به کودهای سبز برای کنترل آفات تکیه کرد.

کلزا کلزا

مهار و کنترل علف‌های هرز توسط گیاهان چلیپایی به دلیل رشد سریع و ایجاد “سقف سبز” مؤثر است، یعنی توانایی بالای این گیاهان در پوشاندن زمین. تأثیر آلیاپاتیک بقایای تجزیه‌شده که در پاییز به خاک بازگشته‌اند، نیز نقش مهمی دارد. خردل و ترب روغنی مانع رشد علف‌هایی مانند پنیرک، تاج‌خروس، چغندرعلفی، پنجه‌مرغ، چسبک، و سایر علف‌های هرز می‌شوند.

کاشت: اکثر گیاهان چلیپایی در خاک‌های با زهکشی مناسب و با اسیدیته ۵.۵ تا ۸.۵ به‌خوبی رشد می‌کنند. خاک بیش‌ازحد مرطوب، به‌ویژه در مرحله ریشه‌زایی، برای آن‌ها مناسب نیست (جو با این شرایط بهتر سازگار است). کاشت پاییزه باید در اسرع وقت انجام شود، اما یک قاعده کلی وجود دارد: نه دیرتر از ۴ هفته قبل از یخ‌بندان. در زمان کاشت و حداقل یک هفته پس از آن، دمای خاک نباید کمتر از ۷ درجه باشد. برخی از انواع کلزای زمستانی دمای تا منفی ۱۰ درجه را تحمل کرده و به رشد ادامه می‌دهند.

خردل را می‌توان پس از ریشه‌گیری به‌صورت مخلوط با حبوبات کاشت، ولی نباید در همان ردیف مخلوط کشت شوند - کشت مخلوط کودهای سبز چلیپایی ممکن است رشد سایر گیاهان را مختل کند. شایان‌ذکر است که در کشور ما بیشتر خردل سفید کاشته می‌شود، درحالی‌که در مطالعات آمریکایی بیشتر ترکیب خردل سفید و قهوه‌ای با درصد بیشتر خردل قهوه‌ای مشاهده می‌شود.

پوشاندن خاک: کودهای سبز چلیپایی را می‌توان در هر مرحله‌ای از دوره رشد زیر خاک کرد، اما زمان بهینه ابتدای دوره گلدهی یا اواسط آن است، زیرا در این زمان گیاه به حداکثر زیست‌توده خود می‌رسد. مقادیر اضافی همیشه می‌توانند به کمپوست اضافه شوند. خردلی که اواخر پاییز پوشانده شده است، نیتروژن را اوایل بهار و آماده برای اولین کشت آزاد می‌کند.

ترب دایکون ترب دایکون

کلم‌ها و خردل‌ها به نیتروژن و گوگرد اضافی نیاز دارند. چرا گوگرد؟ گیاهان به کمک آن روغن‌های ضروری ضدقارچ و گلوکوزینولات تولید می‌کنند. نسبت گوگرد به نیتروژن ۱:۷ برای تمام گیاهان چلیپایی بهینه است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، بهتر است کودهای معدنی دقیقاً زیر کودهای سبز اعمال شوند؛ چراکه گیاهان در فرآیند تجزیه، مواد مغذی انباشته‌شده را به‌شکل کلاتی برمی‌گردانند (واژه‌ای مد روز اما مناسب در این زمینه). شلغم‌ها و ترب‌ها فسفر را انباشته کرده و آن را با کمک ترشحات ریشه در دسترس‌تر می‌کنند.

خردلی که اواخر پاییز زیر خاک شود، نیتروژن را اوایل بهار و آماده برای اولین کشت آزاد می‌کند. از نظر محتوای کربن و سرعت تجزیه، گیاهان چلیپایی در جایگاهی میانی بین غلات و حبوبات قرار دارند.

معایب کودهای سبز چلیپایی

مشکل اصلی کودهای سبز کلم در ناتوانی در مقابله با کک‌های صلیبی است. بیماری‌های مشترک با کلم‌های میوه‌ای محدودیت‌هایی بر مکان کاشت گیاهان صلیبی به عنوان کود سبز ایجاد می‌کنند.

کک صلیبی کک صلیبی

خردل سیاه جوانه‌زنی کمی دارد و در صورت چینه‌بندی در سال آینده جوانه خواهد زد و به علف هرز تبدیل می‌شود. کلزا حاوی اسید اروکیک و گلوکوزینولات‌ها است که باعث مشکلات گوارشی در حیوانات می‌شود. هرچند اصلاح نژادی مقدار اسید اروکیک را به ۲٪ کاهش داده است، اما نباید کلزا را برای تغذیه دامی کشت کرد. کلزای زمستانی برخی از انواع نماتودها را جذب می‌کند و آن‌ها در ریشه‌های آن زمستان را سپری می‌کنند.

معایب کودهای سبز

برای انتخاب کود سبز یا ترکیب مناسب، مقاله کدام کود سبز بهتر است و چگونه آن را انتخاب کنیم؟ می‌تواند به شما کمک کند.

منابع

این بررسی بر اساس مواد موسسه ملی غذا و کشاورزی وزارت کشاورزی ایالات متحده و برنامه “کشاورزی پایدار” دانشگاه مریلند است. من از تحقیقات آن‌ها استفاده می‌کنم فقط به این دلیل که هر ادعای آن‌ها با ارجاع به تحقیقات پشتیبانی می‌شود و بیشتر کتاب‌ها به صورت رایگان در دسترس هستند. می‌توانید به کشاورزی که آزمایش‌های زمینی را انجام داده است ایمیل بزنید و هر سؤالی دارید بپرسید. این به معنای “حقیقت نهایی” نیست، اما من این رویکرد را بسیار می‌پسندم.

منتشر شده:

به‌روزرسانی شده:

افزودن نظر