امروز نحوه پرورش گوجهفرنگی روی طاقچه را توضیح خواهم داد. اگر سه سال پیش به من میگفتند که میخواهم گوجهفرنگی روی طاقچهام پرورش دهم… اما برای این موضوع توضیح سادهای وجود دارد: کافی است یک گیاه خاص را پرورش دهید و سپس ادامه پیدا میکند… پس از موفقیت در پرورش گیاهانی مانند اورگانو، آویشن، اسطوخودوس، ترخون، پیازچه، بادرنجبویه و شاهی، به نظر میرسد که وقت پرداختن به “برنامههای سنگینتر” است.
با توصیههای پدربزرگ با تجربهام که یک باغبان حرفهای است، تصمیم گرفتم این ماجراجویی را آغاز کنم. امکانات موجود: یک بالکن بزرگ و روشن به سمت جنوب شرقی، دانههای گوجهفرنگی گیلاسی (که بهعنوان ارقام مناسب برای بالکن معرفی شدهاند)، خاک با کیفیت نهچندان مطمئن و دو گلدان ۲ لیتری (شاید کمی کوچک باشند).
چگونگی پرورش گوجهفرنگی روی طاقچه
روش پیشنهادی خودم را برای پرورش گوجهفرنگی روی طاقچه ارائه میدهم، شرح مراحل به همراه تصاویر. تاکنون همهچیز به خوبی پیش میرود!
1. دانههای گوجهفرنگی بالکن که در آزمایش شرکت دارند.
2. دانههای “بالکن طلایی”. از یک پد پنبهای استفاده کردم و آن را با آب گرم مرطوب کردم، سپس حدود دوازده دانه روی آن ریختم و از اسپری برای مرطوب کردن دانهها استفاده کردم.
3. دانههای “گوجهفرنگی گیلاسی”. همان روش برای دانههای “بالکن طلایی” به کار رفت.
4. یک پد پنبهای دیگر را مرطوب کردم و دانهها را پوشاندم. محیط مرطوب به بیدار شدن و کمی تورم دانهها کمک میکند. یک روز کافی است، اما در مورد من دو روز طول کشید. در این مدت دانهها را مجدداً مرطوب نکردم و با محلول پرمنگنات ضدعفونی نکردم، زیرا دیگر نمیتوان آن را در داروخانه پیدا کرد.
5. اجزای ترکیب خاک: خاک آماده بر پایه تورب و هوموس ، پرلیت و ورمیکولیت . خاک را پیش از استفاده در یک قابلمه قدیمی در فر عقیمسازی کردم - حدود ۲ ساعت. روش ضدعفونی خاک را قبلاً در اینجا توضیح دادهام.
6. خاکستر به عنوان کود پتاسیمی اولیه و برای ضدعفونی بیشتر خاک استفاده شد.
7. “فیتوسید” برای بازگرداندن باکتریهای لازم به خاک استریل استفاده میشود، زیرا بدون آن گیاه عناصر غذایی را جذب نمیکند. محلول را طبق دستورالعمل تهیه کردم و خاک را با آن مرطوب کردم (نه خیلی زیاد، به هیچ وجه نباید زمین را به گِلی تبدیل کرد). باقیمانده محلول را به تمام گیاهان خانه دادم - احتمالاً باکتریها در آب بهسرعت از بین میروند، بنابراین این آبیاری را نمیتوان “کوددهی” نامید.
8. همیشه به خاک پرلیت و ورمیکولیت اضافه میکنم؛ حداکثر تا ۳۰٪ حجمی خاک. ورمیکولیت ماده معدنی است که با دمای بسیار بالا پردازش شده و بههمین دلیل متخلخل میشود. این تخلخل با اکسیژن پر شده و مقدار زیادی آب جذب کرده و بهتدریج به خاک باز میگرداند و از پوسیدگی ریشه گیاه جلوگیری میکند. همچنین منبع طبیعی پتاسیم و منیزیم است. پرلیت نیز عملکرد مشابهی دارد و خاک را مانند شن سبک میکند. ترکیب این مواد کیفیت خاک را بهبود میبخشد.
9. خاکستر را اضافه کردم. توصیه میشود یک قاشق چایخوری پر برای هر لیتر خاک اضافه شود.
10. در لیوانهای ۱۰۰ گرمی سوراخهایی ایجاد کردم، آنها را با خاک پر کردم. دانهها را دو تا در هر لیوان کاشتم و آن را تقریباً ۳-۵ میلیمتر در خاک قرار دادم. سطح خاک را با اسپری مرطوب کردم. لیوانها را با حروف نماد نوع دانه علامتگذاری کردم. راحتی کار زمانی است که همه لیوانها در یک سینی قرار گیرند تا بتوان آنها را همزمان و متناسب با نور خورشید چرخاند.
11. سریعاً یک گلخانه کوچک از کیسه، چوبهای بامبو و چسب درست کردم. حتی بذر آویشن هم به این مجموعه اضافه شد. نهالها تا مرحله اولیه سبز شدن یا حلقهزنی زیر این پوشش باقی ماندند. دمای محیط باید حدوداً ۱۸-۲۰ درجه باشد و بهتر است نهالها را در سایه نگه دارید تا سبز شوند. پوشش گلخانه را برای چند روز (بسته به شرایط آبوهوا) شبها نیز نگه میداشتم. به حس ششم خود نیز اعتماد کنید.
12. روز چهارم پس از کاشت. برای اولین بار نهالها را با احتیاط و با اسپری آبیاری میکنیم، نه زیاد آب ندهید. نهالها را به نور میفرستیم اما مراقب دما باشید - لیوانها گرم میشوند و نور آفتاب داغ ریشههای ضعیف را میتواند بسوزاند.
روز 13 - روز هفتم
گوجهفرنگیهای زرد بسیار سالمتر به نظر میرسند، سریعتر جوانه زدهاند و خوب رشد میکنند. هر روز کمی بذرها را آبیاری میکنم.
روز 14 - دو هفته
اولین برگهای واقعی ظاهر شدند. اکنون میتوان اولین کوددهی با کودهای معدنی را انجام داد. اما اگر خاکستر اضافه کردهاید، تا زمان انتقال به گلدان نیازی نیست. خاک را آبیاری کنید و روی نهالها اسپری کنید - یا صبح زود یا هنگام غروب. اگر هوا ابری است و بیرون مرطوب، برگها را اسپری نکنید (تا از رشد قارچها جلوگیری کنید).
روز 15 - اولین برگهای واقعی روی گوجهفرنگی زرد
روز 16 - اولین برگهای واقعی روی گوجهفرنگی قرمز
نهالها رشد زیادی نکردهاند، این نشان میدهد که نور و تغذیه کافی دارند. میتوان آنها را به گلدان منتقل کرد.
روز 17
من گلدانی با حجم 2 لیتر دارم. احتمالاً این حجم برای سیستم ریشه این نوع گوجهفرنگی کافی نخواهد بود و باید قبل از گلدهی آنها را دوباره منتقل کنم. از طرفی، بهخاطر زیبایی نهالها، تصمیم گرفتم در هر گلدان دو نهال بکارم. در گلدانها باید سوراخهایی برای خروج آب وجود داشته باشد و لایهای سه سانتیمتری از زهکشی (مانند لیکا) ایجاد شود.
روز 18
خاک آمادهای که همان خاک نهال است را در گلدان ریختم.
روز 19
نهالها را با برگرداندن ظرف از لیوان جدا میکنیم، در حالی که به نهالها دقت میکنیم. این کار بسیار آسان است.
روز 20
نهال خاکی را به داخل گلدان قرار میدهیم.
روز 21
خاک را در گلدان به اطراف گوجهفرنگیها اضافه کردم.
روز 22
برای شناسایی انواع نهالها، با برش تصاویر از پاکتهای بذر آنها را در گلدان علامتگذاری کردم.
روز 23
میتوانستم بیشتر صبر کنم، ولی نهالها کوچکتر بودند. اما با دیدن ریشهها از میان دیواره لیوان که به انتها رسیده بودند، تصمیم گرفتم گیاهان را اذیت نکنم.
روز 24
به نظر میرسد بوتههای زرد احتمالاً بزرگتر خواهند بود.
روز 25
کمی کمتر از یک ماه گذشته است. این گوجهی ویچنکا (چری) است.
روز 26
این گوجهفرنگی طلای بالکن است. هر دو نوع از نظر اندازه برابر شدهاند و سالم به نظر میرسند.
هر روز گلدانها را به اندازه مناسب آبیاری میکنم. گزارش تصویری بعدی را در دو هفته دیگر آماده میکنم.
وعده گزارش جدید
روزانه یکبار آبیاری میکنم و اسپری نمیکنم (ترس از اینکه قارچها هم خوششان بیاید).
گوجهفرنگیها به سرعت رشد میکنند. فعلاً مشکلی وجود ندارد.
گوجهفرنگیها گل دادهاند!
گلهای گوجهفرنگی
غنچههای گوجهفرنگی
گلهای گوجهفرنگی
گرمای غیرقابل تحمل
بالاخره گرمای شدید شروع شد. امیدوارم گوجهفرنگیها علیرغم دمای بالا گردهافشانی شوند. من دو بار در روز خوشههای گلدهنده را تکان میدهم و گلبرگها به سمت بیرون میپیچند - میگویند این نشاندهنده گردهافشانی موفق است.
بهخاطر گرما، آبیاری را خیلی زود هنگام صبح و هنگام غروب انجام میدهم اما از آب دادن زیاد خودداری میکنم. گلدانها رنگ سفید دارند و نور را خوب منعکس میکنند، اما احتمالاً بهتر است با کاغذ آنها را بپوشانم. در داغترین زمان روز، گوجهها را به سایه منتقل میکنم تا از سوختن جلوگیری کنم.
شاخههای فرعی (پاسنکها) کمکم شروع به رشد میکنند. هنوز تصمیم نگرفتهام که آنها را حذف کنم یا نه. دلم میخواهد هم گیاه سرسبزتری داشته باشم و هم از گوجهفرنگیها بهره ببرم. نیاز دارم درباره این موضوع بیشتر مطالعه کنم. لطفاً پیشنهاد دهید: چه کنیم با شاخههای فرعی؟
بالاخره تصمیم گرفتم شاخههای فرعی را حذف نکنم. و این هم گوجهفرنگیهایی که داریم:
28 اکتبر
نتیجه: بوتههای طلای بالکن که برای زمستانگذرانی منتقل شدند باقی ماندهاند، اما از ویچنکا دیگر چیزی نمانده.
8 آوریل
گوجهفرنگیها زمستان را به خوبی پشت سر گذاشتند و اکنون به شدت گل دادهاند: